بریده‌ای از کتاب شرح الف خمیده اثر لیلا مهدوی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 204

تو الرحمن بخوان یار جوانم. تو آسوده باش. خودم با همین دست‌هایم غسلت می‌دهم و آب بر صورت مثل یاس سفیدت می‌ریزم. نمی‌گذارم هنگامی که صورتت روی خاک آرام گرفت، نگاه غیر به تو بیفتد. خودم خاک بر تن نحیفت می‌ریزم.

تو الرحمن بخوان یار جوانم. تو آسوده باش. خودم با همین دست‌هایم غسلت می‌دهم و آب بر صورت مثل یاس سفیدت می‌ریزم. نمی‌گذارم هنگامی که صورتت روی خاک آرام گرفت، نگاه غیر به تو بیفتد. خودم خاک بر تن نحیفت می‌ریزم.

2

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.