بریدهای از کتاب کشتی پهلو گرفته اثر سیدمهدی شجاعی
1404/1/29
صفحۀ 82
مادر! در کربلا هیچ زنی میان در و دیوار قرار نمیگیرد. خودت گفتهای. ما حداکثر تازیانه میخوریم اما میخ آهنین بدنهایمان را سوراخ نمیکند. مادر! قتی تو را از پشت در بیرون کشیدند من میخهای خونین را دیدم. نگو گریه نکن مادر! باید مرد در این مصیبت، باید هزار بار جان داد و خاکستر شد. ما سخت جانی کردیم که تاکنون زنده ماندهایم...
مادر! در کربلا هیچ زنی میان در و دیوار قرار نمیگیرد. خودت گفتهای. ما حداکثر تازیانه میخوریم اما میخ آهنین بدنهایمان را سوراخ نمیکند. مادر! قتی تو را از پشت در بیرون کشیدند من میخهای خونین را دیدم. نگو گریه نکن مادر! باید مرد در این مصیبت، باید هزار بار جان داد و خاکستر شد. ما سخت جانی کردیم که تاکنون زنده ماندهایم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.