بریدۀ کتاب

بوف کور
بریدۀ کتاب

صفحۀ 65

چیزی که وحشتناک بود حس میکردم که نه زنده زنده هستم و نه مرده مرده. فقط یک مرده متحرک بودم که نه رابطه‌ای با دنیای زنده‌ها داشتم و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده میکردم

چیزی که وحشتناک بود حس میکردم که نه زنده زنده هستم و نه مرده مرده. فقط یک مرده متحرک بودم که نه رابطه‌ای با دنیای زنده‌ها داشتم و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده میکردم

139

7

(0/1000)

نظرات

به این دلیل توانستم حال آن مرد را بفهمم، که در درون من هم دارد اتفاقی می افتد که کنارم می کشد و از همه چیز دور و جدایم می کند. چقدر همواره می هراسیدم هنگامی که درباره «رو به مرگی» می گفتند.

0