بریدهای از کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی اثر عالیه خانم شیرازی
1404/7/12 - 15:25
صفحۀ 72
از روزی که از کرمان بیرون آمدیم، سه منزل یا چهار منزل آب روان دیدیم، آن هم نزدیک های کرمان، باقی دیگر آب چاه با خیک آوردند. به جز نجاست کاری و کثافت چیزی دیگر نیست. آنچه در کشتی نجس شدیم که چاره نبود، باقی دیگر خودمان نجاست کاری می کنیم. رخت می شوییم با آب خیک، نه ظرف داریم، نه تشت داریم، نه تطهیری، نجس اندر نجس. یک نماز ما درست نیست، نه با طهارت کردیم، نه قبله را فهمیدیم، هر کس از هر راهی نماز کرد، ما هم کردیم. گویا به کثافت ما کسی به مکه نیامده. برای بنده که خیلی سخت می گذرد از هر جهت.
از روزی که از کرمان بیرون آمدیم، سه منزل یا چهار منزل آب روان دیدیم، آن هم نزدیک های کرمان، باقی دیگر آب چاه با خیک آوردند. به جز نجاست کاری و کثافت چیزی دیگر نیست. آنچه در کشتی نجس شدیم که چاره نبود، باقی دیگر خودمان نجاست کاری می کنیم. رخت می شوییم با آب خیک، نه ظرف داریم، نه تشت داریم، نه تطهیری، نجس اندر نجس. یک نماز ما درست نیست، نه با طهارت کردیم، نه قبله را فهمیدیم، هر کس از هر راهی نماز کرد، ما هم کردیم. گویا به کثافت ما کسی به مکه نیامده. برای بنده که خیلی سخت می گذرد از هر جهت.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.