بریده‌ای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

Hanisa

Hanisa

1403/6/28

بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد ، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد .

چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد ، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد .

59

32

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.