بریده‌ای از کتاب نخل و نارنج اثر یامین پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 129

چشم‌پرکن‌ها خود را به رخ می‌کشند و به چشم می‌آورند. چیزی بیش از آنچه هستند را به خود می‌افزایند؛ به لباسشان، به چهره‌شان، به راه رفتنشان، به حرف زدنشان. چشم‌پر‌کن‌ها به خودشان از چشم دیگران نگاه می‌کنند و آن‌گاه حظ می‌برند و احساس رضایت می‌کنند. آن‌ها چیزی را از درون می‌کاهند و به بیرون می‌افزایند. غنای نفس ندارند؛ تهی هستند و فربهی می‌نمایند. مثل خانه‌ای که پای‌بستش بر شن روان است و در شرف ویرانی، ولی صاحبش بر نقش ایوان می‌افزاید.

چشم‌پرکن‌ها خود را به رخ می‌کشند و به چشم می‌آورند. چیزی بیش از آنچه هستند را به خود می‌افزایند؛ به لباسشان، به چهره‌شان، به راه رفتنشان، به حرف زدنشان. چشم‌پر‌کن‌ها به خودشان از چشم دیگران نگاه می‌کنند و آن‌گاه حظ می‌برند و احساس رضایت می‌کنند. آن‌ها چیزی را از درون می‌کاهند و به بیرون می‌افزایند. غنای نفس ندارند؛ تهی هستند و فربهی می‌نمایند. مثل خانه‌ای که پای‌بستش بر شن روان است و در شرف ویرانی، ولی صاحبش بر نقش ایوان می‌افزاید.

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.