بریده‌ای از کتاب کافه پیانو اثر فرهاد جعفری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 46

من که می‌میرم برای این که کسی - حالا هر کجا که هست - عین خودش باشد. یعنی خودش را پشت ظواهری که دو پول سیاه نمی‌ارزند مخفی نکند. یا از ترس این‌که دیگران چه قضاوتی درباره‌اش می‌کنند؛ خودش را یک طوری که نیست جلوه ندهد. یا آن‌طوری که هست، خودش را بروز ندهد.

من که می‌میرم برای این که کسی - حالا هر کجا که هست - عین خودش باشد. یعنی خودش را پشت ظواهری که دو پول سیاه نمی‌ارزند مخفی نکند. یا از ترس این‌که دیگران چه قضاوتی درباره‌اش می‌کنند؛ خودش را یک طوری که نیست جلوه ندهد. یا آن‌طوری که هست، خودش را بروز ندهد.

12

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.