بریده‌ای از کتاب مستاجر وایلدفل هال اثر آن برونته

بریدۀ کتاب

صفحۀ 562

«مرگ خیلی ترسناک است طاقت ندارم نمی دانی، هلن ... نمی توانی تصور کنی چیست، چون رو به رویت قرار نگرفته. وقتی دفنم کردید بر می گردی سرکار و زندگی ات و مثل همیشه شاد خواهی بود ودنیا ادامه خواهد یافت، همان طور پر جنب و جوش و سرخوش انگار نه انگار که من هم زمانی در همین دنیا بوده ام. من در گور خود ...!

«مرگ خیلی ترسناک است طاقت ندارم نمی دانی، هلن ... نمی توانی تصور کنی چیست، چون رو به رویت قرار نگرفته. وقتی دفنم کردید بر می گردی سرکار و زندگی ات و مثل همیشه شاد خواهی بود ودنیا ادامه خواهد یافت، همان طور پر جنب و جوش و سرخوش انگار نه انگار که من هم زمانی در همین دنیا بوده ام. من در گور خود ...!

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.