بریدۀ کتاب
1402/10/6
صفحۀ 54
انسانها بیش از صد سال عمر نمیکنند چون آمادگی اش را ندارند؛ منظورم از نظر روانیست به نوعی تمام میشوی آن ذات و شخصیت لازم برای ادامه دادن و زنده ماندن وجود ندارد بیش از اندازه از ذهن خودت خسته میشوی؛ از اینکه چطور زندگی دائماً خودش را تکرار می کند. خنده و حالتی وجود ندارد که مثلش را قبلاً ندیده باشی. در روند کار دنیا تغییری ایجاد نشده که با تغییرات قبلی فرقی داشته باشد. اخبار جدیدی هم در کار نبودند خود کلمه ی " اخبار" به یک جوک تبدیل شد تمامش فقط یک چرخه بود؛ چرخه ای که آرامی و رو به پایین میچرخید و تکرار میشد. کم کم تحمل تو نیز نسبت به انسانهایی که یک اشتباه را بارها و بارها و بارها و بارها ،کردند از بین می رفت مثل گوش دادن چند صد باره به آهنگ مشابهی ست که زمانی از آن خوشت می آمده و حالا دلت میخواهد گوشهای خودت را از شنیدن صدایش جر بدهی. در واقع این تکرار مکررات آنقدر زیاد است که قصد کشتن خودت را داشته باشی.
انسانها بیش از صد سال عمر نمیکنند چون آمادگی اش را ندارند؛ منظورم از نظر روانیست به نوعی تمام میشوی آن ذات و شخصیت لازم برای ادامه دادن و زنده ماندن وجود ندارد بیش از اندازه از ذهن خودت خسته میشوی؛ از اینکه چطور زندگی دائماً خودش را تکرار می کند. خنده و حالتی وجود ندارد که مثلش را قبلاً ندیده باشی. در روند کار دنیا تغییری ایجاد نشده که با تغییرات قبلی فرقی داشته باشد. اخبار جدیدی هم در کار نبودند خود کلمه ی " اخبار" به یک جوک تبدیل شد تمامش فقط یک چرخه بود؛ چرخه ای که آرامی و رو به پایین میچرخید و تکرار میشد. کم کم تحمل تو نیز نسبت به انسانهایی که یک اشتباه را بارها و بارها و بارها و بارها ،کردند از بین می رفت مثل گوش دادن چند صد باره به آهنگ مشابهی ست که زمانی از آن خوشت می آمده و حالا دلت میخواهد گوشهای خودت را از شنیدن صدایش جر بدهی. در واقع این تکرار مکررات آنقدر زیاد است که قصد کشتن خودت را داشته باشی.
8
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.