بریدهای از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته؛ طرف خانه سوان اثر مهدی سحابی
1403/11/8
صفحۀ 158
ابتکار رماننویس این بوده است که به جای چنین بخشهایی که روان ما نمیتواند آنجا نفوذ کند، به اندازهی مساوی بخشهایی غیرعادی بنشاند، یعنی آنچه روان ما میتواند دریابد. در این صورت، دیگر چه اشکالی دارد که کارها و احساس های این انسانهای نوع تازه در نظر ما واقعی جلوه کند، چون ما آنان را از خودمان کردهایم، چون در درون ماست که پدید میآیند، و در حالی که بیتابان، کتاب را ورق میزنیم آهنگ نفس زدن ما و چگونگی نگاه کردنمان را تعیین میکنند؟ و همین که رماننویس ما را در این حالت قرار داد که، مانند همهی حالتهای صرفاً درونی، هر احساسی را ده برابر میکند، و کتابش همانند یک رویا، اما رویایی روشنتر از آنهایی که در خواب میبینیم، ما را برمیانگیزد و یادش دیرتر میپاید، در طول یک ساعت طوفانی از همهی خوشیها و بلاهای شدنی در درون ما برپا میکند که در زندگی عادی سالهای سال طول خواهد کشید تا برخیشان را ببینیم، و شدیدترین آنها را هیچگاه نخواهیم شناخت، زیرا کندی پدید آمدنشان ما را از درک آنها باز میدارد.
ابتکار رماننویس این بوده است که به جای چنین بخشهایی که روان ما نمیتواند آنجا نفوذ کند، به اندازهی مساوی بخشهایی غیرعادی بنشاند، یعنی آنچه روان ما میتواند دریابد. در این صورت، دیگر چه اشکالی دارد که کارها و احساس های این انسانهای نوع تازه در نظر ما واقعی جلوه کند، چون ما آنان را از خودمان کردهایم، چون در درون ماست که پدید میآیند، و در حالی که بیتابان، کتاب را ورق میزنیم آهنگ نفس زدن ما و چگونگی نگاه کردنمان را تعیین میکنند؟ و همین که رماننویس ما را در این حالت قرار داد که، مانند همهی حالتهای صرفاً درونی، هر احساسی را ده برابر میکند، و کتابش همانند یک رویا، اما رویایی روشنتر از آنهایی که در خواب میبینیم، ما را برمیانگیزد و یادش دیرتر میپاید، در طول یک ساعت طوفانی از همهی خوشیها و بلاهای شدنی در درون ما برپا میکند که در زندگی عادی سالهای سال طول خواهد کشید تا برخیشان را ببینیم، و شدیدترین آنها را هیچگاه نخواهیم شناخت، زیرا کندی پدید آمدنشان ما را از درک آنها باز میدارد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.