بریده‌ای از کتاب ناقوس عزا در سوگ که می زند اثر ارنست همینگوی

رضا‌

رضا‌

1404/4/4

بریدۀ کتاب

صفحۀ 108

هواپیماهایی که اون‌قدر صدا می‌کنن که شیر تو سینهٔ مادرت می‌خشکه، که آسمون از اونا سیاه می‌شه و مث شیر می‌غرن؛ اون وقت تو از من می‌خوای کارها رو جدی بگیرم. همین حالا هم اونا رو زیادی جدی گرفته‌م.

هواپیماهایی که اون‌قدر صدا می‌کنن که شیر تو سینهٔ مادرت می‌خشکه، که آسمون از اونا سیاه می‌شه و مث شیر می‌غرن؛ اون وقت تو از من می‌خوای کارها رو جدی بگیرم. همین حالا هم اونا رو زیادی جدی گرفته‌م.

30

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.