بریدهای از کتاب من عاشق امید شدم اثر لان کالی
1404/5/12
صفحۀ 94
«افسردگی. برام مهم نیست که تو از این کلمه متنفری افسردگی دزد خیلی ماهریه. حتی بهتر از تو یا من. افسردگی یه لحظاتی را میدزده که باید مال تو باشن. برای همینه که تو روی لبه پشت بوم راه میری، میدوی، نقاشی میکشی، میدزدی، میخونی و.. » یاد مداد تراشی افتادم که دزدید و تیغش را در جیبش فرو کرد و حرفم را قطع کردم، بعد از مکثی کوتاه گفتم:« افسردگی دقیقاً مثل ترسه. همش سایه است. بدن نداره. اما واقعیه.»
«افسردگی. برام مهم نیست که تو از این کلمه متنفری افسردگی دزد خیلی ماهریه. حتی بهتر از تو یا من. افسردگی یه لحظاتی را میدزده که باید مال تو باشن. برای همینه که تو روی لبه پشت بوم راه میری، میدوی، نقاشی میکشی، میدزدی، میخونی و.. » یاد مداد تراشی افتادم که دزدید و تیغش را در جیبش فرو کرد و حرفم را قطع کردم، بعد از مکثی کوتاه گفتم:« افسردگی دقیقاً مثل ترسه. همش سایه است. بدن نداره. اما واقعیه.»
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.