بریدهای از کتاب دعبل و زلفا اثر مظفر سالاری
1404/4/26
صفحۀ 183
ابن یقتین پرسید از اماممان چه خبر دعبل گفت این روزها بیشتر از همیشه به یادشان اشک میریزم که در نزدیکی ام در حبس فضل بن ربیع است و من نتوانستم به دیدنشان بروم و یا کاری برایشان انجام دهم
ابن یقتین پرسید از اماممان چه خبر دعبل گفت این روزها بیشتر از همیشه به یادشان اشک میریزم که در نزدیکی ام در حبس فضل بن ربیع است و من نتوانستم به دیدنشان بروم و یا کاری برایشان انجام دهم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.