بریده‌ای از کتاب گلها همه آفتابگردانند اثر قیصر امین پور

zahrakhalaji

zahrakhalaji

1402/11/30

گلها همه آفتابگردانند
بریدۀ کتاب

صفحۀ 125

می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را می جویمت چنانکه لب تشنه آب را محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده دمان آفتاب را بی تابم آنچنانکه درختان را برای باد یا کودکان خفته به گهواره تاب را بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل یا انچنانکه بالِ پریدن عقاب را حتی اگر نباشی، می افرینمت چونان که التهاب بیابان آب را ای خواهش که خواستنی تر ز پاسخی با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را می جویمت چنانکه لب تشنه آب را محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده دمان آفتاب را بی تابم آنچنانکه درختان را برای باد یا کودکان خفته به گهواره تاب را بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل یا انچنانکه بالِ پریدن عقاب را حتی اگر نباشی، می افرینمت چونان که التهاب بیابان آب را ای خواهش که خواستنی تر ز پاسخی با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

2

27

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.