بریده‌ای از کتاب مترو 2033 اثر دمیتری گلوخوفسکی

faezeh

faezeh

1403/10/10

مترو 2033
بریدۀ کتاب

صفحۀ 70

اون داستان قورباغه توی شیر رو شنیدی؟دو تا قورباغه افتادن توی یه سطل شیر. یکیشون منطقی فکر کرد و سریعاً متوجه شد هیچ دلیلی برای مقاومت وجود نداره و نمیشه سرنوشت رو گول زد. اگه اون دنیا واقعاً وجود داشته باشه چی؟چرا با جهیدن خودت را اذیت کنی و به امیدهای واهی پروبال بدی؟پاهاش رو جمع کرد،رفت ته سطل و غرق شد. دومی،قورباغه احمق که احتمالاً ملحد هم بود،شروع کرد به ورجه وورجه کردن. انقدر این کار رو کرد که آخر توده‌ای از کره ساخته شد و روی اون نشست و با یک پرش از سطل اومد بیرون. ما تا آخر یاد دوست قورباغه دوم به عنوان قربانی استدلال منطقی و پیشرفته هستیم.

اون داستان قورباغه توی شیر رو شنیدی؟دو تا قورباغه افتادن توی یه سطل شیر. یکیشون منطقی فکر کرد و سریعاً متوجه شد هیچ دلیلی برای مقاومت وجود نداره و نمیشه سرنوشت رو گول زد. اگه اون دنیا واقعاً وجود داشته باشه چی؟چرا با جهیدن خودت را اذیت کنی و به امیدهای واهی پروبال بدی؟پاهاش رو جمع کرد،رفت ته سطل و غرق شد. دومی،قورباغه احمق که احتمالاً ملحد هم بود،شروع کرد به ورجه وورجه کردن. انقدر این کار رو کرد که آخر توده‌ای از کره ساخته شد و روی اون نشست و با یک پرش از سطل اومد بیرون. ما تا آخر یاد دوست قورباغه دوم به عنوان قربانی استدلال منطقی و پیشرفته هستیم.

6

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.