بریدۀ کتاب

بابایی به روایت همسر شهید
بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

میوه هایی را که در دسترس اکثر مردم نبود ، مثل موز و این ها اصلا نمی‌خورد. میگفتم :« بخور قوت داره» میگفت :« قوت را می خواهم چه کار؟ من ورزشکارم. چه طور موزی بخورم که گیر مردم نمی آید.» ... همین میوه های معمولی راهم قبل از اینکه بخورد بر می‌داشت و در دستش می چرخاند و نگاهشان میکرد. می‌گفت :«سبحان الله ... » تا کلی نگاهشان نمی‌کرد ، نمی‌خورد.

میوه هایی را که در دسترس اکثر مردم نبود ، مثل موز و این ها اصلا نمی‌خورد. میگفتم :« بخور قوت داره» میگفت :« قوت را می خواهم چه کار؟ من ورزشکارم. چه طور موزی بخورم که گیر مردم نمی آید.» ... همین میوه های معمولی راهم قبل از اینکه بخورد بر می‌داشت و در دستش می چرخاند و نگاهشان میکرد. می‌گفت :«سبحان الله ... » تا کلی نگاهشان نمی‌کرد ، نمی‌خورد.

9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.