بریدهای از کتاب صد روز آخر (13 آبان - 22 بهمن 1357) اسراری از وقایع روزهای سرنوشت سازی که به سقوط دودمان پهلوی... اثر محمود طلوعی
1402/12/28
صفحۀ 188
در اوائل ژانویه سال ۱۹۷۹ (اواسط دیماه ۱۳۵۷) هنگامی که من هنوز شاه ایران بودم یکی از نزدیکان من خبر شگفتانگیزی برای من آورد و گفت «اعلیحضرتا، ژنرال هایزر چند روز است که در تهران بسر میبرد!» در آن روزها من به شنیدن خبرهای عجیب و باورنکردنی عادت کرده بودم ولی این یکی برای من از همه عجیبتر بود. چطور ممکن بود هایزر در تهران باشد و من از آن خبر نداشته باشم!
در اوائل ژانویه سال ۱۹۷۹ (اواسط دیماه ۱۳۵۷) هنگامی که من هنوز شاه ایران بودم یکی از نزدیکان من خبر شگفتانگیزی برای من آورد و گفت «اعلیحضرتا، ژنرال هایزر چند روز است که در تهران بسر میبرد!» در آن روزها من به شنیدن خبرهای عجیب و باورنکردنی عادت کرده بودم ولی این یکی برای من از همه عجیبتر بود. چطور ممکن بود هایزر در تهران باشد و من از آن خبر نداشته باشم!
0
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.