بریده‌ای از کتاب آفتاب دار اثر احمد هاشمی

مهدیه

مهدیه

1402/11/27

بریدۀ کتاب

صفحۀ 24

چشم‌هایش خیس شده‌اند. کودکی که دست مادرش را گرفته، می‌ایستد و نگاهش می‌کند. باورش نمی‌شود مردهای سبیلو هم گریه کنند.

چشم‌هایش خیس شده‌اند. کودکی که دست مادرش را گرفته، می‌ایستد و نگاهش می‌کند. باورش نمی‌شود مردهای سبیلو هم گریه کنند.

1

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.