بریدهای از کتاب آفتاب دار اثر احمد هاشمی
1402/11/27
صفحۀ 24
چشمهایش خیس شدهاند. کودکی که دست مادرش را گرفته، میایستد و نگاهش میکند. باورش نمیشود مردهای سبیلو هم گریه کنند.
چشمهایش خیس شدهاند. کودکی که دست مادرش را گرفته، میایستد و نگاهش میکند. باورش نمیشود مردهای سبیلو هم گریه کنند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.