بریده‌ای از کتاب بادام اثر وون پیونگ سون

بریدۀ کتاب

صفحۀ 9

مامان از خیلی وقت پیش نگران من بود. علتش هم این بود که من همیشه با بچه‌های دیگر متفاوت بودم، حتی از بدو تولد؛ چون هرگز لبخند نزدم. اوایل مامان فکر می‌کرد که فقط رشدم کمی کند است، اما کتاب‌های فرزندپروری می‌گفتند که بچه سه روز بعد از تولد شروع به لبخند زدن می‌کند. او روزشماری می‌کرد. تقریبا ۱۰۰ روز شده بود.

مامان از خیلی وقت پیش نگران من بود. علتش هم این بود که من همیشه با بچه‌های دیگر متفاوت بودم، حتی از بدو تولد؛ چون هرگز لبخند نزدم. اوایل مامان فکر می‌کرد که فقط رشدم کمی کند است، اما کتاب‌های فرزندپروری می‌گفتند که بچه سه روز بعد از تولد شروع به لبخند زدن می‌کند. او روزشماری می‌کرد. تقریبا ۱۰۰ روز شده بود.

19

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.