بریده‌ای از کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان (هری پاتر 3) اثر جی. کی. رولینگ

"Marina"

"Marina"

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 60

جرج آه بلندی کشید. به هری گفت : می‌خواستیم توی یکی از هرم ها حبسش کنیم ، ولی مامان فهمید.

جرج آه بلندی کشید. به هری گفت : می‌خواستیم توی یکی از هرم ها حبسش کنیم ، ولی مامان فهمید.

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.