بریده‌ای از کتاب وقتی که از خودت می سوزی اثر علی صفایی حائری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 47

اگــر می بینــی کــه ابولهب ها بــه تدریج در شــعله هاى عــذاب فرو می روند و بیشــتر می ســوزند، به همین خاطر اســت، که کفرِ بیشــتر، محرومیت بیشــتر و ضعف بیشــتر و رنج بیشــتر و ســوختن بیشــتر را به دنبال می اورد و اگــر می بینی که ابوذرهــا به تدریج به آن لطافت ها و آگاهی ها و قدرت ها و وســعت ها و امن ها می رســند، باز از همین جاســت، که شــکر، وســعت می آورد، نعمت می آورد و در این وسعت، امن است و تسلط است و بهره بردارى زیاد حتی از امکانات کم.

اگــر می بینــی کــه ابولهب ها بــه تدریج در شــعله هاى عــذاب فرو می روند و بیشــتر می ســوزند، به همین خاطر اســت، که کفرِ بیشــتر، محرومیت بیشــتر و ضعف بیشــتر و رنج بیشــتر و ســوختن بیشــتر را به دنبال می اورد و اگــر می بینی که ابوذرهــا به تدریج به آن لطافت ها و آگاهی ها و قدرت ها و وســعت ها و امن ها می رســند، باز از همین جاســت، که شــکر، وســعت می آورد، نعمت می آورد و در این وسعت، امن است و تسلط است و بهره بردارى زیاد حتی از امکانات کم.

7

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.