بریدهای از کتاب جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی
1404/1/23
صفحۀ 356
چیزی ، حجم ثقیلی ترکیده بود، منفجر شده بود و تکه هایش در دود و خاک معلق بودند. تکه های معلق را نمیشد شناخت. تکه ها، اجزاء همان ثقل بودند؛ اما دیگر ثقل نبودند.پراکنده و بی هویت بودند.
چیزی ، حجم ثقیلی ترکیده بود، منفجر شده بود و تکه هایش در دود و خاک معلق بودند. تکه های معلق را نمیشد شناخت. تکه ها، اجزاء همان ثقل بودند؛ اما دیگر ثقل نبودند.پراکنده و بی هویت بودند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.