بریدهای از کتاب غروب پروانه اثر بختیار علی
1403/4/3
صفحۀ 82
در آن فصل که هنوز من قوانین دنیا و حکمت آن خیال و خون را درک نمیکردم، بدترین چیز نزد من مرگ دسته جمعی پرنده ها بود. پرنده هایی که بیشتر شب ها از پنجره های شکسته ی اتاق مدرسه داخل می شدند و میان میز ها و نیمکت ها می مردند.
در آن فصل که هنوز من قوانین دنیا و حکمت آن خیال و خون را درک نمیکردم، بدترین چیز نزد من مرگ دسته جمعی پرنده ها بود. پرنده هایی که بیشتر شب ها از پنجره های شکسته ی اتاق مدرسه داخل می شدند و میان میز ها و نیمکت ها می مردند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.