بریدۀ کتاب

غروب پروانه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 82

در آن فصل که هنوز من قوانین دنیا و حکمت آن خیال و خون را درک نمیکردم، بدترین چیز نزد من مرگ دسته جمعی پرنده ها بود. پرنده هایی که بیشتر شب ها از پنجره های شکسته ی اتاق مدرسه داخل می شدند و میان میز ها و نیمکت ها می مردند.

در آن فصل که هنوز من قوانین دنیا و حکمت آن خیال و خون را درک نمیکردم، بدترین چیز نزد من مرگ دسته جمعی پرنده ها بود. پرنده هایی که بیشتر شب ها از پنجره های شکسته ی اتاق مدرسه داخل می شدند و میان میز ها و نیمکت ها می مردند.

12

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.