بریده‌ای از کتاب قصه کربلا: برش هایی از زندگانی امام حسین (ع) از آغاز تا پرواز اثر مهدی قزلی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 179

سر بریده را بغل کرده بود و می گفت: پدر جان کی تو را با خونت رنگی کرده؟کی من را در بچگی یتیم کرده؟ از وقتی رقیه سر پدرش را بغل کرده بود، آرام شده بود، آرام آرام..💔حسین رقیه را برده بود!

سر بریده را بغل کرده بود و می گفت: پدر جان کی تو را با خونت رنگی کرده؟کی من را در بچگی یتیم کرده؟ از وقتی رقیه سر پدرش را بغل کرده بود، آرام شده بود، آرام آرام..💔حسین رقیه را برده بود!

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.