بریده‌ای از کتاب کتابفروشی موریساکی اثر ساتوشی یاگی ساوا

mahsa ab

mahsa ab

1403/3/9

بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

انگار بی اختیار دری را باز کرده بودم که حتی روحم از وجودش خبر نداشت . از آن لحظه به بعد، بی امان و مصرانه کتاب ها را یکی پس از دیگری می‌خواندم . انگار عشق به خواندن کتاب در تمام این مدت جایی در اعماق وجودم خوابیده بود و سپس ناگهان جانی تازه گرفته بود.

انگار بی اختیار دری را باز کرده بودم که حتی روحم از وجودش خبر نداشت . از آن لحظه به بعد، بی امان و مصرانه کتاب ها را یکی پس از دیگری می‌خواندم . انگار عشق به خواندن کتاب در تمام این مدت جایی در اعماق وجودم خوابیده بود و سپس ناگهان جانی تازه گرفته بود.

55

17

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.