بریده‌ای از کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس) اثر آبتین گلکار

بریدۀ کتاب

صفحۀ 156

اشیاء کهنه و بی‌مصرف تسلطی عجیب بر انسان دارند. دور انداختن عینکی که شیشه‌هایش ترک خورده است یعنی اعتراف کنی تمام دنیایی که تابه‌حال از پشت این عینک دیده‌ای برای همیشه پشت سرت بر جا می‌ماند، یا برعکس، از جلوت سر در می‌آورد، در آن قلمرو نیستی که به‌سرعت به سمت تو در حرکت است… خرده‌ریزه‌های گذشته مثل لنگری هستند که روح را به چیزی بند می‌کنند که دیگر وجود ندارد.

اشیاء کهنه و بی‌مصرف تسلطی عجیب بر انسان دارند. دور انداختن عینکی که شیشه‌هایش ترک خورده است یعنی اعتراف کنی تمام دنیایی که تابه‌حال از پشت این عینک دیده‌ای برای همیشه پشت سرت بر جا می‌ماند، یا برعکس، از جلوت سر در می‌آورد، در آن قلمرو نیستی که به‌سرعت به سمت تو در حرکت است… خرده‌ریزه‌های گذشته مثل لنگری هستند که روح را به چیزی بند می‌کنند که دیگر وجود ندارد.

251

18

(0/1000)

نظرات

حق

0