بریدهای از کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو
1402/4/23

بینوایان جلد 1
4.6
41
صفحۀ 97
هرگز از آغاز کودکی در زمان مادر، یا در عهد خواهرش، با کلامی دوستانه یا با نگاهی محبتآمیز برنخورده بود. از رنجی به رنج دیگر، اندک اندک به این مرحله یقین رسید که زندگی یک جنگ بوده و در اين جنگ او مغلوب شدهاست. سلاح دیگری جز کینهاش نداشت، تصمیم گرفت که این سلاح را در زندان تیز کند و هنگام بیرون رفتن با خود ببرد.
هرگز از آغاز کودکی در زمان مادر، یا در عهد خواهرش، با کلامی دوستانه یا با نگاهی محبتآمیز برنخورده بود. از رنجی به رنج دیگر، اندک اندک به این مرحله یقین رسید که زندگی یک جنگ بوده و در اين جنگ او مغلوب شدهاست. سلاح دیگری جز کینهاش نداشت، تصمیم گرفت که این سلاح را در زندان تیز کند و هنگام بیرون رفتن با خود ببرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.