بریده‌ای از کتاب سیاه خون اثر کورنلیا فونکه

بریدۀ کتاب

صفحۀ 255

قیافه ات داد می‌زند که هنوز عاشقشی. یادت می‌آد چجوری چشم‌هایش را توصیف میکردی؟ تکه های کوچکی از آسمان؟! 🥲🫠

قیافه ات داد می‌زند که هنوز عاشقشی. یادت می‌آد چجوری چشم‌هایش را توصیف میکردی؟ تکه های کوچکی از آسمان؟! 🥲🫠

40

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.