بریده‌ای از کتاب تمدن و ملالت های آن اثر زیگموند فروید

بریدۀ کتاب

صفحۀ 27

رنج از سه جهت ما را تهدید می‌کند، یکی از جانب بدنمان که محکوم به تلاشی و اضمحلال است و حتی از درد و ترس که نشانه‌های خطرند راه گریزی ندارد، دیگر از جانب جهان بیرون که با نیرویی چیره، بی‌رحم و ویرانگر به ما هجوم می‌آورد و سرانجام از جانب رابطه‌مان با دیگران. شاید رنجی که از این سرچشمه‌ی آخر برمی‌خیزد دردناک‌تر از هر رنج دیگر باشد؛ گرایش ما این است که این رنج را یک نوع زائده تلقی کنیم، حال آن‌که این رنج نیز مانند رنج‌هایی که سرچشمه‌ی دیگر دارند سرنوشتی محتوم است.

رنج از سه جهت ما را تهدید می‌کند، یکی از جانب بدنمان که محکوم به تلاشی و اضمحلال است و حتی از درد و ترس که نشانه‌های خطرند راه گریزی ندارد، دیگر از جانب جهان بیرون که با نیرویی چیره، بی‌رحم و ویرانگر به ما هجوم می‌آورد و سرانجام از جانب رابطه‌مان با دیگران. شاید رنجی که از این سرچشمه‌ی آخر برمی‌خیزد دردناک‌تر از هر رنج دیگر باشد؛ گرایش ما این است که این رنج را یک نوع زائده تلقی کنیم، حال آن‌که این رنج نیز مانند رنج‌هایی که سرچشمه‌ی دیگر دارند سرنوشتی محتوم است.

8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.