بریدهای از کتاب برادر من تویی اثر داود امیریان
1403/5/12
صفحۀ 165
قاسم بن حسن از جا بلند شد. در کنار عباس ایستاد و گفت: -عمو جان، آیا من هم به شهادت میرسم؟ و بعد دست عباس را گرفت. امام حسین (ع) اشکهایش را پاک کرد و پرسید: -عزیز دلم، شهادت در نظر تو چگونه است؟ همه به قاسم خیره شده بودند. عباس دست قاسم را فشرد. قاسم محکم و با صلابت گفت: -شیرینتر از عسل.
قاسم بن حسن از جا بلند شد. در کنار عباس ایستاد و گفت: -عمو جان، آیا من هم به شهادت میرسم؟ و بعد دست عباس را گرفت. امام حسین (ع) اشکهایش را پاک کرد و پرسید: -عزیز دلم، شهادت در نظر تو چگونه است؟ همه به قاسم خیره شده بودند. عباس دست قاسم را فشرد. قاسم محکم و با صلابت گفت: -شیرینتر از عسل.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.