بریده‌ای از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری

فاطمه

فاطمه

1403/3/26

بریدۀ کتاب

صفحۀ 95

من سیاره‌ای را سراغ دارم که یک آقای سرخ چهره آنجا زندگی می‌کند. او هرگز گلی را نبوییده. او هرگز به ستاره‌ای نگاه نکرده. او هرگز عاشق کسی نبوده. او هرگز در زندگی‌اش هیچ کاری نکرده، جز جمع زدن اعداد . تمام روز درست مثل تو، بارها و بارها می‌گوید: « من من یک آدم مهمم! یک آدم مهم» و همین باعث شده است که از غرور بیخودی به خودش باد کند. اما او یک انسان نیست؛ یک قارچ است».

من سیاره‌ای را سراغ دارم که یک آقای سرخ چهره آنجا زندگی می‌کند. او هرگز گلی را نبوییده. او هرگز به ستاره‌ای نگاه نکرده. او هرگز عاشق کسی نبوده. او هرگز در زندگی‌اش هیچ کاری نکرده، جز جمع زدن اعداد . تمام روز درست مثل تو، بارها و بارها می‌گوید: « من من یک آدم مهمم! یک آدم مهم» و همین باعث شده است که از غرور بیخودی به خودش باد کند. اما او یک انسان نیست؛ یک قارچ است».

8

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.