بریده‌ای از کتاب نام تمام مردگان یحیاست اثر عباس معروفی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 79

[خدا] گفت:«هوم!کار من عشق است،عشق که دلالی ندارد!عشق با دلالی یک رسوایی است.کدام آدمی می‌تواند دلال من شود؟فقط منم که از دل آدم ها با خبرم.آدمیزاد،هر کس که باشد از کجا بداند توی دل دیگری چه میگذرد؟کی از دیگری برتر است؟وجود ندارد.»

[خدا] گفت:«هوم!کار من عشق است،عشق که دلالی ندارد!عشق با دلالی یک رسوایی است.کدام آدمی می‌تواند دلال من شود؟فقط منم که از دل آدم ها با خبرم.آدمیزاد،هر کس که باشد از کجا بداند توی دل دیگری چه میگذرد؟کی از دیگری برتر است؟وجود ندارد.»

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.