بریده‌ای از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

شازده کوچولو گفت: «اما تو حالا می‌خوای بزنی زیر گریه.» روباه گفت: «همین‌طوره» _این کار هیچ‌ سودی برای تو نداشت. روباه گفت: «چرا داشت... رنگ گندم‌زارها.»

شازده کوچولو گفت: «اما تو حالا می‌خوای بزنی زیر گریه.» روباه گفت: «همین‌طوره» _این کار هیچ‌ سودی برای تو نداشت. روباه گفت: «چرا داشت... رنگ گندم‌زارها.»

691

53

(0/1000)

نظرات

aysan

aysan

1403/2/31

یکی از بهترین کتابهایی که هیچوقت از خواندنش سیر نشدم نسخه فارسی رو بارها و بارها خوندم و اینبار نوبت متن انگلیسیشه

1

اجازه بدید من گریه کنم :)

1