بریدهای از کتاب یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه اثر مارتین مک دونا
1403/4/1
صفحۀ 38
مارجوری: دیگه قصهها تنها چیزهایی بودن که برام باقی مونده بود ... جفتی: سه! مارجوری: حالا شما اونها رو هم کشتین.
مارجوری: دیگه قصهها تنها چیزهایی بودن که برام باقی مونده بود ... جفتی: سه! مارجوری: حالا شما اونها رو هم کشتین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.