بریدهای از کتاب پریشادخت شعر: زندگی و شعر فروغ فرخزاد اثر محمود مشرف آزادتهرانی
1404/3/20
صفحۀ 3
به یک چیز دیگر هم معتقدم و آن " شاعر بودن " در تمام لحظه های زندگی است. شاعر بودن یعنی انسان بودن. بعضی ها را می شناسم که رفتار روزانه شان هیچ ربطی به شعرشان ندارد. یعنی فقط وقتی شعر می گویند ، شاعر اند. بعد تمام می شود. دو مرتبه می شوند یک آدم حریص شکموی ظالم تنگ فکر بدبخت حسود فقیر. خوب ، من حرف های این آدم را قبول ندارم. من به زندگی اهمیت بیشتری می دهم و وقتی این آقایان مشت هایشان را گره می کنند و داد و فریاد راه می اندازند - یعنی در شعر ها و مقاله هایشان - من نفرتم می گیرد و باورم نمی شود که راست می گویند. می گویم نکند فقط برای یک بشقاب پلو است که دارند داد می زنند. بگذریم... فکر می کنم کسی که کار هنری می کند باید اول خودش را بسازد و کامل کند بعد از خودش بیرون بیاید و به خودش مثل یک واحد از هستی و وجود نگاه کند تا بتواند به تمام دریافتها ، فکر ها و حس هایش یک حالت عمومیت ببخشد.
به یک چیز دیگر هم معتقدم و آن " شاعر بودن " در تمام لحظه های زندگی است. شاعر بودن یعنی انسان بودن. بعضی ها را می شناسم که رفتار روزانه شان هیچ ربطی به شعرشان ندارد. یعنی فقط وقتی شعر می گویند ، شاعر اند. بعد تمام می شود. دو مرتبه می شوند یک آدم حریص شکموی ظالم تنگ فکر بدبخت حسود فقیر. خوب ، من حرف های این آدم را قبول ندارم. من به زندگی اهمیت بیشتری می دهم و وقتی این آقایان مشت هایشان را گره می کنند و داد و فریاد راه می اندازند - یعنی در شعر ها و مقاله هایشان - من نفرتم می گیرد و باورم نمی شود که راست می گویند. می گویم نکند فقط برای یک بشقاب پلو است که دارند داد می زنند. بگذریم... فکر می کنم کسی که کار هنری می کند باید اول خودش را بسازد و کامل کند بعد از خودش بیرون بیاید و به خودش مثل یک واحد از هستی و وجود نگاه کند تا بتواند به تمام دریافتها ، فکر ها و حس هایش یک حالت عمومیت ببخشد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.