بریده‌ای از کتاب عروس دریایی اثر آلی بنجامین

بریدۀ کتاب

صفحۀ 246

اگر همه چیز طبق نقشه پیش رفته بود حالا در کنز استرالیا بودم. احتمالاً خودم را به هتل می‌رساندم. آنجا شبی تابستانی بود. و من اینجا در زمستانِ ماساچوست بودم، در صبحی سرد، لرزان، جلوی تنها خانه‌ای که می‌شناختم. وقتی خوب بهش فکر می‌کنم به نظرم تنها چیزی که مفهومی واقعی دارد، «خانه» است.

اگر همه چیز طبق نقشه پیش رفته بود حالا در کنز استرالیا بودم. احتمالاً خودم را به هتل می‌رساندم. آنجا شبی تابستانی بود. و من اینجا در زمستانِ ماساچوست بودم، در صبحی سرد، لرزان، جلوی تنها خانه‌ای که می‌شناختم. وقتی خوب بهش فکر می‌کنم به نظرم تنها چیزی که مفهومی واقعی دارد، «خانه» است.

95

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.