بریدهای از کتاب نقد ادبی با رویکرد روایت شناسی: پل کبلی، مانفرد یان، ... اثر حسین پاینده
1403/9/7
صفحۀ 128
در آغاز قرن بیستم، کسانی همچون هنری جیمز، ویرجینیا وولف، جیمز جویس، دوروتی ریچاردسون، کاترین منسفیلد، فرانتس کافکا، آرتور شنیتسلر، فورد مادوکس فورد و بسیاری دیگر از نویسندگان در آثارشان سبکی از داستاننویسی را ماهرانه به کار بردند که بعدها نام "رئالیسمِ روانپژوهانه" یا "امپرسیونیسم ادبی" به آن اطلاق شد. درست مثل نقاشان امپرسیونیستِ فرانسوی در دهههای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰، نویسندگان مدرنیست علاقهای به بازنمایی رئالیستیِ پدیدههای بیرونی نداشتند، بلکه مایل بودند دنیا را آنگونه نشان دهند که شخصیتها آن را بر حسب باورها، حالات روحی و احساسات خودشان میدیدند. مدرنیستها اعتقاد نداشتند که برداشتهای ذهنی نوعی تحریف واقعیت است که با در پیش گرفتن رویکردی علمی و تجربهباورانه باید از آن رهایی یافت. به همین سبب، آنها مطابق با ادراکهای فردی به جهان مینگریستند و از مشاهداتشان به وجد میآمدند.
در آغاز قرن بیستم، کسانی همچون هنری جیمز، ویرجینیا وولف، جیمز جویس، دوروتی ریچاردسون، کاترین منسفیلد، فرانتس کافکا، آرتور شنیتسلر، فورد مادوکس فورد و بسیاری دیگر از نویسندگان در آثارشان سبکی از داستاننویسی را ماهرانه به کار بردند که بعدها نام "رئالیسمِ روانپژوهانه" یا "امپرسیونیسم ادبی" به آن اطلاق شد. درست مثل نقاشان امپرسیونیستِ فرانسوی در دهههای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰، نویسندگان مدرنیست علاقهای به بازنمایی رئالیستیِ پدیدههای بیرونی نداشتند، بلکه مایل بودند دنیا را آنگونه نشان دهند که شخصیتها آن را بر حسب باورها، حالات روحی و احساسات خودشان میدیدند. مدرنیستها اعتقاد نداشتند که برداشتهای ذهنی نوعی تحریف واقعیت است که با در پیش گرفتن رویکردی علمی و تجربهباورانه باید از آن رهایی یافت. به همین سبب، آنها مطابق با ادراکهای فردی به جهان مینگریستند و از مشاهداتشان به وجد میآمدند.
علی عقیلی نسب
1403/9/7
0