بریده‌ای از کتاب خان نخلستان اثر محمد حیدری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 78

سوار بر ناوها که شدند، فرمانده وینتل کلاهش را بر زمین کوفت و گفت: "آبرو و احترامی برای بریتانیا نماند، این همه کشته و زخمی نیرو نظامی از دست چند دهاتی!" ادامه داد: "نه نمی‌شود با جنگ تن به تن این مردک را کشت." دستیارش گفت: "منظورت چیست؟ می‌خواهی چه کار کنی؟" گفت: "ترور..."

سوار بر ناوها که شدند، فرمانده وینتل کلاهش را بر زمین کوفت و گفت: "آبرو و احترامی برای بریتانیا نماند، این همه کشته و زخمی نیرو نظامی از دست چند دهاتی!" ادامه داد: "نه نمی‌شود با جنگ تن به تن این مردک را کشت." دستیارش گفت: "منظورت چیست؟ می‌خواهی چه کار کنی؟" گفت: "ترور..."

34

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.