بریده‌ای از کتاب بائودولینو اثر اومبرتو اکو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 492

نمی دانی چقدر دلم میخواهد پیشاپیش سپاه اسب برانم و باد و بوی خون را احساس کنم. مردن در جنگ ، نام معشوق بر لب ،هزار بار بهتر است از در این غار ماندن ... منتظر چه؟ شاید هیچ چیز... .

نمی دانی چقدر دلم میخواهد پیشاپیش سپاه اسب برانم و باد و بوی خون را احساس کنم. مردن در جنگ ، نام معشوق بر لب ،هزار بار بهتر است از در این غار ماندن ... منتظر چه؟ شاید هیچ چیز... .

36

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.