بریده‌ای از کتاب از چیزی نمی ترسیدم: زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی 1335 تا 1357 اثر قاسم سلیمانی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

عکس را از زیر پیراهنم بیرون آوردم،ساعتها در او نگریستم.رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان‌‌گرفتم؛ درحالیکه که عکس سیاه و سفیدی که حالا بشدت به او علاقمند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم؛ احساس میکردم حامل یک شیء بسیار ارزشمندم؛ خمینی بخشی از وجودم شده بود...

عکس را از زیر پیراهنم بیرون آوردم،ساعتها در او نگریستم.رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان‌‌گرفتم؛ درحالیکه که عکس سیاه و سفیدی که حالا بشدت به او علاقمند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم؛ احساس میکردم حامل یک شیء بسیار ارزشمندم؛ خمینی بخشی از وجودم شده بود...

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.