بریدهای از کتاب آلیور تویست اثر چارلز دیکنز
1404/4/4
صفحۀ 301
آه! اگر آنوقت که به همنوعانمان ستم میکنیم و زیر پا لهشان میکنیم فقط لحظهای به شواهد اهریمنی خطای آدمی میاندیشیدیم که همچون ابر های متراکم و سنگین آهسته اما یقینا پیوسته در آسمان بالا میرود تا انتقامش را بر سر مان ببارد، اگر فقط لحظهای در خیال شهادت صدای مردگان را از دل خاک میشنیدیم که هیچ قدرتی نمیتواند آن را خفه کند و هیچ غروری راهش را ببندد، توهین و بی عدالتی و رنج و فلاکت و بیرحمی و ناجوانمردی که زندگی هر روزه با خود میآورد کجا میبود.
آه! اگر آنوقت که به همنوعانمان ستم میکنیم و زیر پا لهشان میکنیم فقط لحظهای به شواهد اهریمنی خطای آدمی میاندیشیدیم که همچون ابر های متراکم و سنگین آهسته اما یقینا پیوسته در آسمان بالا میرود تا انتقامش را بر سر مان ببارد، اگر فقط لحظهای در خیال شهادت صدای مردگان را از دل خاک میشنیدیم که هیچ قدرتی نمیتواند آن را خفه کند و هیچ غروری راهش را ببندد، توهین و بی عدالتی و رنج و فلاکت و بیرحمی و ناجوانمردی که زندگی هر روزه با خود میآورد کجا میبود.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.