بریده‌ای از کتاب زایو اثر مصطفی رضایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 113

توماس گفت: دکتر پارسا! وقتی به پایگاه مخفی ما رسیدین، میتونین به خانواده تون تلفن بزنین. دکتر پارسا گفت: با توضیحاتی که شما دادین، باید از شما بپرسم، حالا من رو برای دیدن وبررسی این آزمایشگاه می‌خواهین ببرین؟ توماس لبخندی به دکتر پارسا زد و گفت: نه. این یه اشتباهه. اشتباهی که در تجربه ی ورود به دو آزمایشگاه قبلی مرتکب شدیم... نه دکتر!

توماس گفت: دکتر پارسا! وقتی به پایگاه مخفی ما رسیدین، میتونین به خانواده تون تلفن بزنین. دکتر پارسا گفت: با توضیحاتی که شما دادین، باید از شما بپرسم، حالا من رو برای دیدن وبررسی این آزمایشگاه می‌خواهین ببرین؟ توماس لبخندی به دکتر پارسا زد و گفت: نه. این یه اشتباهه. اشتباهی که در تجربه ی ورود به دو آزمایشگاه قبلی مرتکب شدیم... نه دکتر!

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.