بریدۀ کتاب

فاطمه

فاطمه

1402/4/4

غول مدفون
بریدۀ کتاب

صفحۀ 270

اگر کوریگ واقعا مرد و بخار فرو نشست، اگر خاطره‌ها برگشتند، و لابه‌لاشان خاطره‌هایی زنده شد از زمان‌هایی که من ناامیدت کرده بودم، یا از کارهای ناخوشایندی که شاید مرتکب شده‌بودم، و کاری کرد وقتی نگاهم می‌کنی، دیگر مردی را که حالا می‌شناسی نبینی، دست‌کم به من این را قول بده، شاهدخت، که احساس قلبت به من الان، در همین لحظه، از یادت نرود. چون زنده شدن یک خاطره از پس بخار چه فایده‌ای دارد اگر خاطره‌ی دیگری را پس بزند؟

اگر کوریگ واقعا مرد و بخار فرو نشست، اگر خاطره‌ها برگشتند، و لابه‌لاشان خاطره‌هایی زنده شد از زمان‌هایی که من ناامیدت کرده بودم، یا از کارهای ناخوشایندی که شاید مرتکب شده‌بودم، و کاری کرد وقتی نگاهم می‌کنی، دیگر مردی را که حالا می‌شناسی نبینی، دست‌کم به من این را قول بده، شاهدخت، که احساس قلبت به من الان، در همین لحظه، از یادت نرود. چون زنده شدن یک خاطره از پس بخار چه فایده‌ای دارد اگر خاطره‌ی دیگری را پس بزند؟

1

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.