بریده‌ای از کتاب سال بلوا اثر عباس معروفی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 197

با خاک دیگران نمی‌شود کوزه دلخواه ساخت.

با خاک دیگران نمی‌شود کوزه دلخواه ساخت.

683

74

(0/1000)

نظرات

مجتبی

مجتبی

2 روز پیش

سلام موضوع کتاب را میشه توضیح بدهید.
ممنونم
1

1

📝سال بلوا قصه‌ی زنیه که بین عشق و اجبار، له می‌شه.
داستان راجع به ، دختر سرهنگ آذریه .
سرهنگی  که با سودای قدرت ، با خانواده از شیراز  به سنگسر  میاد
نوشا در شهری خفه و بیمار، عاشق مردی می‌شه که سهمش از زندگی فقط حقیقت و تنهایی‌ه؛ حسینا.
اما سرنوشت و سنت، اون رو به ازدواجی سرد با دکتر معصوم می‌کشونه — مردی که اسمش پاکه، ولی روحش نه.

شهر درگیر بیماری و جنگه، مردم درگیر ترس، و نوش آفرین درگیر خودش.
هرچی جلوتر می‌ره، عشقش بیشتر شبیه مرگ می‌شه.
لازمه بگم که
📖سال بلوا فقط یه داستان عاشقانه نیست،
روایت زنیه که زیر فشار جامعه، عشقش، صداش و خودش رو از دست می‌ده 

0

چقدر قشنگ. مرسی که یادداشت نوشتین ازش و باعث شدین به چشمم بخوره.
2

1

کتاب وقتی زنده می‌مونه که تکه‌هاش بین آدما بچرخه. 
خوشحالم یکی از اون تکه‌ها به شما رسید.
بعضی جمله‌ها انگار فقط نوشته شدن تا یکی یادشون کنه و دوباره زنده بشن. 

1

بله کاملا درسته.
فکر کنم این جمله ها دِینیه که ما باید بعد از خوندن کتاب ها ادا کنیم. انگار کتاب ها گردن ما خیلی حق دارن
@javadzadeh_at2578 

1