بریدهای از کتاب آن سوی آب اثر فریده چیچک اوغلو
1404/3/14
صفحۀ 97
چه کسی ساز او را شکسته است؟ دستی خشن دستهی ساز را میگیرد و آن را بر سنگی میکوبد و بعد پرتش میکند توی دریا. دختر جوانی در قایق نشسته است. موهایش در پس چراقد منگولهداری پنهانند. چشمانش به سازی است که بر فراز امواج بالا و پایین میشود، بالا و پایین. آیا میشود دستش را دراز کند و ساز را به درون قایق بکشد؟ بدنهی ساز شکسته. عیبی ندارد. فقط باشد، حتی شده شکسته. تمام نغمههای کارت در آن ساز نهفته است.
چه کسی ساز او را شکسته است؟ دستی خشن دستهی ساز را میگیرد و آن را بر سنگی میکوبد و بعد پرتش میکند توی دریا. دختر جوانی در قایق نشسته است. موهایش در پس چراقد منگولهداری پنهانند. چشمانش به سازی است که بر فراز امواج بالا و پایین میشود، بالا و پایین. آیا میشود دستش را دراز کند و ساز را به درون قایق بکشد؟ بدنهی ساز شکسته. عیبی ندارد. فقط باشد، حتی شده شکسته. تمام نغمههای کارت در آن ساز نهفته است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.