بریدهای از کتاب وقتی دلی اثر محمدحسن شهسواری
1404/4/25
صفحۀ 77
ابوالروم بیرون خانه ایستاده بود و نوفل کنارش. ابوالروم گفت: «میدانی نوفل، دیوار یک خانه باشی بهتر از آن است که فرزند کوچکش باشی. انگار نمیدانند آن قدر بزرگ شدهام که همه چیز را میفهمم.» نوفل خندید.
ابوالروم بیرون خانه ایستاده بود و نوفل کنارش. ابوالروم گفت: «میدانی نوفل، دیوار یک خانه باشی بهتر از آن است که فرزند کوچکش باشی. انگار نمیدانند آن قدر بزرگ شدهام که همه چیز را میفهمم.» نوفل خندید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.