بریدۀ کتاب
1403/5/5
4.1
35
صفحۀ 16
آرزو می کند کاش میتوانست به خودش داروی بی حسی بزند و بدون حس کردن چیزی زندگی کند . خودکار عمل کند، مشاهده کند، نفس بکشد و چیز دیگری در کار نباشد . همه چیز را ببیند ، بفهمد و حرف نزند. اما خاطرات سر جای شان هستند و با او می مانند .
آرزو می کند کاش میتوانست به خودش داروی بی حسی بزند و بدون حس کردن چیزی زندگی کند . خودکار عمل کند، مشاهده کند، نفس بکشد و چیز دیگری در کار نباشد . همه چیز را ببیند ، بفهمد و حرف نزند. اما خاطرات سر جای شان هستند و با او می مانند .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.