بریده‌ای از کتاب یادداشت های یک پزشک جوان اثر میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف

بریدۀ کتاب

صفحۀ 112

خانم جان، برای زاییدن جایی بهتر از پل پیدا نکردی؟ چرا با اسب نیامدی؟ پاسخ داد:پدرشوهرم اسب نداد.گفت پنج ویراستا (واحد سنجش مسافت) بیشتر نیست،خودت می‌توانی بروی،گفت زن سالمی هستی،لازم نیست بیخود اسب را خسته کنیم... گفتم:پدرشوهرت احمق و بی پدر مادر است.

خانم جان، برای زاییدن جایی بهتر از پل پیدا نکردی؟ چرا با اسب نیامدی؟ پاسخ داد:پدرشوهرم اسب نداد.گفت پنج ویراستا (واحد سنجش مسافت) بیشتر نیست،خودت می‌توانی بروی،گفت زن سالمی هستی،لازم نیست بیخود اسب را خسته کنیم... گفتم:پدرشوهرت احمق و بی پدر مادر است.

17

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.