بریده‌ای از کتاب جنایت و مکافات اثر فیودور داستایفسکی

Kimia

Kimia

1404/4/8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 489

« راستی، سونیا، هیچ می‌دانی؟ وقتی توی تاریکی دراز می‌کشیدم و فکر می‌کردم، گاهی به نظرم می‌آمد شیطان دارد وسوسه‌ام می‌کند. خنده‌‌دار است، نه؟»

« راستی، سونیا، هیچ می‌دانی؟ وقتی توی تاریکی دراز می‌کشیدم و فکر می‌کردم، گاهی به نظرم می‌آمد شیطان دارد وسوسه‌ام می‌کند. خنده‌‌دار است، نه؟»

45

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.