بریدهای از کتاب احمد شاملو: مجموعه اشعار اثر احمد شاملو
11 ساعت پیش
صفحۀ 368
من همان مرغ ام که پرگشود و بست ره ز شب نشناخت، در ظلمت نشست نهش غمِ جان است و نهش پروایِ نام میزند وائی به ظلمت، وسلام
من همان مرغ ام که پرگشود و بست ره ز شب نشناخت، در ظلمت نشست نهش غمِ جان است و نهش پروایِ نام میزند وائی به ظلمت، وسلام
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.